یا او
...
_ بیا من را به رندی افسانه کن ...
خنده کنان می گذرد ... می گذرد از من.
...
...
...
بیا خود را به رندی افسانه کنیم ...ش
_ سکوتم نشانه رضایت است ... گذر نمی کنم از او.
دست ها به آسمان ... الهی !
ما را به رندیمان افسانه کن ... افسانه!
و ندا آمد ... شما به رندیتان افسانه شدید ...
و امروز 6 ماه است که
ما به رندیمان افسانه شدیم ...
افسانه شدیم ...
شدیم ...
و رسالت دلشدگان به افسون رندی ادامه دارد ...